تیمورلو

تیمورلو یکی از شهرهای آذربایجان شرقی می باشد.

تیمورلو

تیمورلو یکی از شهرهای آذربایجان شرقی می باشد.

سخنان و شعر زیبا و شنیدنی از فریدون مشیری


من
روز خویش را  ،
با آفتاب روی تو  ،
کز مشرق خیال دمیده است  ،
آغاز می کنم  ،
من
با تو می نویسم و می خوانم ،
من
با تو راه می روم و حرف می زنم  ،
وز شوق  این محال
که دستم به دست توست  ،
من
جای راه رفتن  ،
پرواز می کنم .
  فریدون مشیری

جملات ناب و زیبا درباره سکوت و مادر فریاد ها



من سکوت خویش را گم کرده ام
لاجرم در این هیاهو گم شدم
من که خود افسانه می پرداختم
عاقبت افسانه مردم شدم
ای سکوت ای مادر فریادها
ساز جانم از تو پر آوازه بود
تا در آغوش تو راهی داشتم
چون شراب کهنه شعرم تازه بود
در پناهت برگ و بار من شکفت
تو مرا بردی به شهر یادها
من ندیدم خوشتر از جادوی تو
ای سکوت ای مادر فریادها
گم شدم در این هیاهو گم شدم
تو کجایی تا بگیری داد من
گر سکوت خویش را میداشتم
زندگی پر بود از فریاد من

فریدون مشیری

جملات ، سخنان و اشعار ناب و زیبای فریدون مشیری


گفته بودند ،،
 از پس هر گریه ، آخر خنده ایست ،،،
این سخن بیهوده نیست ،،،
زندگی مجموعه ای از اشک و لبخند است ،،،
خنده ی شیرینِ فروردین ،،،
بازتابِ گریه ی پربارِ اسفند است.

فریدون مشیری
.................................................................................
قفسی باید ساخت
هرچه در دنیا گنجشک و قناری هست
با پرستو ها
و کبوتر ها
همه را یک جا به قفس انداخت ،،،

روزگاری ست که پرواز کبوتر ها
در فضا ممنوع است

روزگاری ست که خوبی خفته ست
و بدی بیدار است
و هیاهوی قناری ها
خواب جت ها را آشفته ست ،،،،

غزل حافظ را می خواندم
  مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو ،،،

دود در  مزرعه ی سبز فلک  جاری ست
تیغه ی نقره ی  داس مه نو  زنگاری ست
و آنچه « هنگام درو » حاصل ماست ،،،
لعنت و نفرت و بیزاری ست 

قفسی باید ساخت .

فریدون مشیری

جملات ناب و زیبا درباره دوست داشتن از فریدون مشیری


فقط برای تو
لذت دنیا ،،،،
داشتن کسی ست
که دوست داشتن را بلد است.
به همین سادگی ،،،
این روزها
گفتن دوستت دارم ،،،،
 آنقدر ساده است که میشود آنرا از هر رهگذری شنید،،،،
اما فهمش...
یکی از سخت ترین کارهای دنیاست
سخت است اما زیبا،،،
زیباست
برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی
تا بفهمی و بفهمانی...
هر دوره گردی لیلی نیست...
هر رهگذری مجنون...
و تو شریک زندگی هر کسی نخواهی شد ،،،
تا بفهمی و بفهمانی...
اگر کسی آمد و هم نشینت شد
در چشمانش باید
رد آسمان رد خدا باشد
و باید برایش
از من گذشت
تا به
ما رسید...
فریدون مشیری